برزخ کلمات

سیاهه ای مینویسم تا وقتی که مغزی درونم باشد

۲۳ مطلب با موضوع «+ما» ثبت شده است

  • ۲
  • ۰
هر زمان فکر میکنی
به نفس کشیدن
یادت می افتد نفسی هم هست که می آید و می رود!
یکم نفس می کشی و به حال می آیی.
اما تا سرت گرم شد باز فراموش می کنی.
مابقی زمان ها خودش کارش را بلد است
به رویت هم نمیاورد
زندگی میدهد، نفست می آید و می رود. همیشگی
رفاقت با خدا هم داستنانش همین می شود
گرفتی؟
  • ۲
  • ۰
آنقدر سر صدا می کند که محلش بدهم
بی اعتنا چشم باز نمی کنم
صورتم را می بوسد. پایم را
من انگار که خوابم و متوجه نمیشوم...
پتویم را محکم تر می کشم و رو می گیرم
باز صدایم می کند
کلافه می شوم
بلند می شوم تا برای همیشه از شرش راحت شوم
یکی بخابانم توی گوشش و تمام.
نگاهش می کنم. نگاهم می کند
یک مظلومیت خاصی توی چشمانش موج می زند
انگار که مأمور باشد و معذور و تقاضا کند که نکشمش!
همچنان خیره نگاهش می کنم. صدای اذان بلند می شود
سرم را برمی گردانم سمت پنجره. الله اکبر موذن زاده روح آدم را سیقل میدهد.
چند ثانیه حواسم پرت می شود. پرت که نه، بهتر است بگویم چند ثانیه ای حواسم جمع بود.
خواستم که نگاهش کنم اما دیگر نبود. بی سرصدا رفته بود،..

  • ۴
  • ۰
اولین بار است این مسجد می آیم
کاروان دارد حرکت می کند
دیر رسیده ام
باید سریع نماز را شروع کنم
سراسیمه دنبال تربت می گردم
نیست
همه طاقچه ها و گوشه های فرش را گشتم
نیست
محراب را هم،دست های نمازگزارها را هم
نیست
نگاهم به زمین می افتد
آه می کشم
با ناامیدی نمازم را شروع می کنم
ایاک نعبد و ایاک نستعین...
فکر می کنم امروز کجا جاده خاکی زده ام؟
دست روی شانه ام می گذارد
_دعام کن!
تربت را می گذارد و می رود.

#من_یاد_تو_می_افتم
  • ۲
  • ۰

همینطور پیش برویم

باید هر روز گل های چادرت را عوض کنم

پژمرده می شوند آخر

کنار گلی چون تو
  • ۱
  • ۰

میدانی داشتم به چه چیزی فکر میکردم؟

نه نه بلند نشو, همانجا آرام بخواب

من برایت میگویم

داشتم به این فکر میکردم

که اگر سرباز ایالات متحده بودی

همه چیز خیلی خوب تر پیش میرفت

متوجه منظورم میشوی؟

میشدی سرباز دموکراسی

ماموریتت، حفظ امنیت ملی آمریکا

قیمتت، چندین هزار دلار

شوکتت، به اندازه یک هالیوود

کاراییت، به قدر کال آو دیوتی

محبوبیتت، به اندازه کل نوجوانان ماجراجوی جهان

عاقبتت، کشته شدن در هزاران هزار کیلومتر دور تر از وطنت

سرانجامت، یک تابوت شیک طویل با یک پرچم اتو کشیده ایالات متحده

استقبالت، به اندازه ورود یک رییس جمهور

و خبر مرگت

بزرگترین رپورتاژ آگهی های سی ان ان و فاکس و ...

اما حیف

حالا مدافع حرمی

بی سر و صدا می آورندت

با گوشی موبایل از پیکرت عکس میگیرند

بی خبر دفنت میکنند

و خانواده ات

تا مدت ها بعد از تو

جواب این سوال را میدهند

که پسرتان در سوریه چه میکرد؟؟

پ ن:

اما تو مدافع حرمی...

پ ن:

این چه بزمی است که در سوریه پربا شده است

پ ن:

#ناوچه_انسان_پرور

+
  • ۰
  • ۰

خودم را به خواب می زنم

تا

با صدای تو بیدار شوم

  • ۳
  • ۰

دلم باید به روز رسانی شود

نسخه ی جدید دلتنگی هایت آَمده

  • ۰
  • ۰

غذا که هیچ

اگر موقع نماز به تو اقتدا نمی کردم

نمازمان را هم

با یک تربت می خواندیم

  • ۱
  • ۰

با تو

دو نقطه دال یاء

بی تو

دو نقطه پرانتز باز

  • ۱
  • ۰

لب ِ مرز

در جنگ داخلی ما

همین

مرز ِ لب هات

  • ۱
  • ۰

بوسه گاه من

سجده گاه توست

مزه ی تربت روی پیشانی ات

را دوست دارم

  • ۰
  • ۰
گوشیت ضربه هم خورده؟

از جایی افتاده؟

_گوشی من بیشتر ضربه روحی خورده تا فیزیکی

از چشم یکی افتاده

  • ۰
  • ۰
چشم انداز تو

بدترین

دست انداز خیابان هاست

  • ۰
  • ۰
دُن ِ آرام را دوست نداشتم

اما خواندم

تا آخر

تا وقتی آنلاین شدی

سریع قربانی اش کنم

برای چند دقیقه حرف زدن با تو

  • ۰
  • ۰
چه کسی گفته چشم و هم چشمی خوب نیست؟

من و تو

تا صبح

با هم

چشم و هم چشمی

داریم

  • ۰
  • ۰

یک بحرانی هست

به نام آنلاین نبودنت

هنوز کسی سر درنیاورده ازین حرف ها


  • ۰
  • ۰
راستی خبر جدید رو شنیدی؟

_نه!چی؟

_خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست...

  • ۰
  • ۰
جهان اول که موهات نام گرفت،

رفتم سراغ جهان دوم

چشم هات هم زیادی بود برای من ِ عقب مانده

اصلا من از همان اول جهان سومی بودم

زیر خط فقر

یعنی دقیقا مرز لب هات

  • ۰
  • ۰
بی تو

سایلنتم

ساکت

بدون حرف...

  • ۰
  • ۰
دوباره یاغی تنهای بیست سالگی ام

بدون اسب بدون تفنگ می تازد

مصمم است بجنگد اگر چه می بازد

نشسته اند به انکار زندگی در برف

قدم زده همه ی کو چه های مشهد را

به در د می کند عادت سگی که ولگرد است

تمام زندگی اش را به مرگ بخشیده
لگد به پیکر بی جان  مرده اش خورده

*جنت:نام یک خیابان در مشهد


  • ۰
  • ۰
بی تو

بازی گل پوج

دست هام

جفت پوج

  • ۰
  • ۰
بی تو

low battery

بدون شارژر

  • ۰
  • ۰

پلکی بزن

 

 

دیگر

نیازی به بمب ِ اتم نیست