تنهاسرپناه ماست
دیروز
سر ِ روی نیزه
تنهاسرپناه دخترت
خیمه را آتش زدند
این درست...
اما خیمه که در ندارد
میخ ندارد...
انگشتر می خواست
انگشت را هم داد
من کربلا بخواهم
بهشت می دهد،مگر نه؟
دنبال تفاوتی با پیامبر می گشتند
اما نیافتند...
هفت شب گذشت
خودش کشنده ترین روضه ست
چقدر
سربلند شدی...
وارد بهشت شدی
چون نکیر و منکر هم
طاقت دیدنت را نداشتند!